پله پله تا ملاقات خدا

چند قطره بیت، برای اهل بیت

پله پله تا ملاقات خدا

چند قطره بیت، برای اهل بیت

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۲ ثبت شده است

۲۸
شهریور


باید نشینم از غم خوبان بریزم اشک

با حالتی حزین و فراوان بریزم اشک

در ماجرای گودی خونین قصه ای

در لابه لای تیغ و گلستان بریزم اشک

در بین ضجه های دلیرانه ی زنی

از روی تپه های بیابان بریزم اشک

در بین وعده گاه خدا با شهید خود

در انکسار سینه قرآن بریزم اشک

باید چو مادری که جوان داده زین عزا

با اختیار، بی سر و سامان بریزم اشک

اصلا برای هر غم و  هر غصه لازم است

در امتداد داروی درمان بریزم اشک

آن مسکنی که مایه تسکین سینه است

یک روضه خانه ایست که در آن بریزم اشک

اسلام زنده مانده به این وادی بکاء

خواهم شبیه پیر جماران بریزم اشک

تا در افق، ولایت پرچم شود بنا

پای رکاب میر خراسان بریزم اشک

دیروز کربلای من امروز سوریه است

باید برای غزه و لبنان بریزم اشک

بارانی است روز و شب چشم عاشقی

حکم حکومتی ست که اینسان بریزم اشک

دارم دگر برای خودم مشق می کنم

هر شب برای شاه شهیدان بریزم اشک



  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


یا رب مددی مرا که بیمار شدم

با دام خودم به خود گرفتار شدم

امروز رسیدم به حسابم دیدم

در زندگی ام چقدر من هار شدم

کردم همه گناه ها را توجیه

تاز ز خدا کمی طلبکار شدم

یا رب مده افسار مرا در دستم

حالی که مرا خواندی و بیدار شدم

خسته شدم از تمام ایام خودم

از توبه ی گاه گاه بیزار شدم

یا رب تو مرا بُکش با عشقت

من تازه خریدار سر دار شدم


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


ناخوانده اینجا آمدم مهمانی ام کن

در جانپناه مهر خود زندانی ام کن

هر چند از نمناک بودن در هراسم

بی چتر می آیم، بیا بارانی ام


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور

دردها، شرار هم همه است

قلبها، دچار واهمه است

درد خواهم، دوا نمی خواهم

گفته اندم طبیب، فاطمه است


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


تلاش مردم این شهر بهر قربت نیست

واشکهای جبین، جز برای شهرت نیست

همه برای دل تو مطب به پا کردند

کسی شبیه تو دوار شهر غربت نیست


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


دیده ام در عطش و غوطه ور دریا شد

سرم از موج وصالی یم پر سودا شد

روز بر روز گذشت، تنگ تر از تنگ دلم

باز دل غرق غم هجر تو یا زهرا شد


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


هیچ کس نیست رهایم کند از غم هایم

همه هستند، ولی باز کسی تنهایم

از اهالی زمین ساخته ام سوخته است

هجر سوزانده مرا، منتظر زهرایم


  • عروج آسمانی
۱۵
شهریور


شک ندارم که ز تو قطره چو دریا بشود

واحه ای خشک شده جنت اعلی بشود

چارگوش دلم از گوشه نشینی خسته است

مگر اینکه تو عنایت بکنی پا بشود


  • عروج آسمانی